ّ
لوکس بلاگ
موضوعات آخرین نظرات بچه ها آخرین نطرات
Mohade3 - وای خیلی قشنگ بود میشه چنتا سریال تاریخی دیگه هم بگی؟؟
پاسخ:سلام عزیزم عاشقان ماه، ملکه هفت روزه، ملکه کی ، نقاشی مهتاب روی ابرها. ملکه اهنین - 1400/6/2
پرستو - مستوره ی عزیز ممنونم از نقد خوبتون و انصاف و عدالت و جامع بودن نظراتتون . موفق باشید .
پاسخ:ممنون از شما - 1400/6/2
dayan - سلام مریم جان خوبی بانو؟ خیلی وقته ازت بیخبرم عزیزم حالت خوبه اوضاع روبراهه اینجا رو هم آدرسشو گم کرده بودم تا اینکه امروز موفق شدم وارد وبلاگ بشم
حتما ی خبر از خودت بهم بده عزیزم پاسخ:سلام عزیزم قربون خانمی خوبم زیاد دیگه به وبلاگ سر نمی زنم مثل خونۀ ارواج شده فدات خانمی هستم سرم شلوغه کتابامه - 1400/5/17
بهراد - سلام به دوستان
به نظر منم این سریال دوست داشتنی خیلی خوبه من همه ی قسمت هاش رو در شبکه ی ۵ نگاه میکنم حتی شده تا نصفه شب بیدار میمونم تا ببینم و هر شب لحظه شماری میکنم ساعت ۱۱ بشه (یعنی در این حد فیلمش رو دوست دارم) ممنون ازکارگردان و بازیگران و تهیه کننده ی این فیلم. بهراد ایمانی ۱۲ ساله از تهران پاسخ:سلام اقا بهراد خوشحالم دوستش داری و ممنون از نظرت - 1400/5/4
narges_m - دل منم برای خودتو نقدات تنگ شده عزیزم
من به تازگی دوباره زایمان کردم این یکی هم پسره مشغول اینم خخخخخ پاسخ:سلام نرگس جان ای جانم مبارک باشه به سلامتی. من که کلا از فاز سریال فعلا بیرون اومدم . یه مدت رفتم سراغ کتاب و یه مدت سراغ سریال باقی ملل. خوشحال شدم عزیزم. قدمش با روزی و با برکت - 1400/3/25
Moonshadow - ممنون ادمین خسته نباشی خیلی خوب بود واسه من تا قسمت ۹ کشش داشت بقیشو بخاطر سوجون و سوهو دیدم نه داستان
پاسخ: دقیقا همینه. داستان پررنگی که نداشت همین دو تا پسر بچه داستان رو کشوندن تا پایان. من که تا بهم رسیدن ذوقم پرید. اما بازم به عشق شخصیت اصلی ادامه دادم. ممنون از نظرت - 1400/3/10
narges_m - سلام مریم گلی عزیزم خوبی؟؟
سریال موشو دیدی؟رکورد لایک رو در پرومویز شکونده من که بشدت خوشم اومد عالی بودو کلا پشم ریزان حتما ببینش اگه ندیدی منظر نقدت هستم پاسخ:سلام نرگس گلی کجایی دختر دلم برات تنگ شده بود. نه ندیدم خیلی وقته اصلا سراغ سریال نیومدم. اخرین سریالی که دیدم بریجرتون ها بود که دوست داشتم حالا دارم کتاب می خونم. باشه دیدم حتما ممنون از محبتت . - 1400/3/8
Seyedd - نقد خیلی خوبی بود..
تمام و کمال موافقم...در کل برای اوقات فراقت خوبه ولی با توجه ب نمرش انتظار بیشتری داشتم پاسخ:وای اقا سید شمایید؟ چقدر خوشحال شدم از نظرتون. کجایید ؟ چه می کنید؟ خیلی وقته خبری ازتون نداشتیم. خوشحالم هنوز تو این حیطه هستید. من که خیلی وقته از کره اومدم بیرون رفتم سراغ کشورهای دیگه. تو این مدت کلی اتفاق افتاد و همه چی تغیر کرد. وای یه لحظه پیغامتون رو دیدم یاد گذشته ها افتادم. بله سریال خوبی بود. من با پایانش مشکل داشتم و مقدمه چینی زیادش. ممنون از نظرتون - 1400/2/25
زری - سلام،ببخشید اینجا ميگم ولی کسی wonderful mama رو دیده؟؟از اولین سریال های بوگومه
پاسخ: من خودم ندیدم اما از من میشنوی اگه مطرح نیست و کمتر کسی سریال رو دیده ریسک نکن. اگر هم میخوای ببینی دو سه قسمت اول باید اگه راضی بودی بقیه اش رو بگیر من اولین سریالی که از بوگوم یادمه یه سریال جنگی بود که به عنوان برادر شخصیت اصلی بازی کرده بود فکر کنم ماسک بود - 1399/12/27
فرشته - سلام عزیزم ...میتونی اضافه کنی فکرخوبیه اما کدوم قسمتش میخای اضافه کنی مریم جون ؟
پاسخ: بذار یه تیتر می زنم اضافه می کنم کاری نداره - 1399/12/25 |
یوجین وقتی بزرگ بشی خوشگل ترین دختر روی زمین میشی. به درخشندگیه گلهای رز ماه می . تو ملکه ی ماه می درخشان منی .
نقد سریال ملکه می خلاصه داستان : این سریال داستان زندگیه دختری به نام چون هه جو و دو نفر از دوستانش رو روایت می کنه . اینکه چه طور به خاطر حرص و طمع یه نفر زندگیه این سه نفر از هم می پاشه و چطور این سه نفر مجبور می شن،با چنگ و دندون دوباره این زندگیه از هم گسیخته رو از نو بسازند. داستانه خانواده هاییه که از بین میره و بچه هایی که باید بدون خانواده ، و با سختی به چیزهایی که می خوان برسند.و در این راه آسیب های جبران ناپذیر زیادی می بینند.
شخصیت ها : -چون هه جو جوونی(هان جی هه) ، نوجوونی چون هه جو (کیم یو جونگ) : یه دختر با اعتماد به نفس و قوی که برای اینکه خرج خانواده اش رو بده هر کاری انجام می ده از دست فروشی گرفته تا جوشکاری که یه کار سخت و مردونه است . خیلی خیلی مهربون و دوست داشتنی که حاضره برای خانواده اش هر کاری بکنه . و حاضر نیست به خاطر هیچ چیزی خانواده اش رو کنار بگذاره ، حتی عشق .
-کانگ سان جوونی(کیم جه وون) ،نوجوونی کانگ سان (پارک جی بین) : یه پسر از یه خانواده ی چئبول ، که صاحب یه کارخونه ی کشتی سازی بزرگ بودند. پدر و مادرش رو وقتی دو ،سه ساله بوده از دست داده و با پدربزرگ پیرش زندگی می کنه اما با حقه و کلک جانگ دو هیون کارخونه و بیشتر ثروتشون رو از دست می دن. و به همین دلیل مجبور می شه برای 15 سال از کره بره و در امریکا زندگی کنه و درس بخونه . به شدت باهوش و در واقع یه نابغه ی تمام عیار که تا وقتی تو کره بود دل به درس نمی داد و فقط مشغول بازی و شیطنت بود . در عین حال یه شخصیت روشن و شاد و مهربون داره که هیچ وقت لبخند از لبش پاک نمی شه ، حتی تو سخت ترین شرایط.
-پارک چانگ گی جوونی(جه هی) ،نوجوونی پارک چانگ گی (پارک گون ته) :یه پسر باهوش که به خاطر شغل پدرش فوق العاده از لحاظ روحی تحت فشاره و به همین دلیل قلب و روحش پر از سیاهی و کینه شده . و اونو در ظاهر به یه پسر قد و مغرور و ساکت که هیچ دوستی نداره تبدیل کرده بود . اما برای اولین بار با آشنایی و دوست شدن با کانگ سان و چون هه جو دره قلبش رو به روی بقیه باز می کنه .
داستان سریال: این سریال ، روایت از هم پاشیدنه خانواده ها و از بین رفتنه دوستی ها و نابودیه عشق ها ، و البته ساخته شدنه خانواده ها ، شکل گرفتن دوستی ها و جوانه زدنه عشق های جدیده . داستان زندگیه یک دختر سخت کوش و سختی کشیده ، که بعد از مرگ پدرش از مادرش جدا می شه و به عنوان عضوی از یه خانواده ی دیگه که خانواده ی واقعی اش نیستند ، زندگی می کنه تا بتونه زنده بمونه. اما تو یه حادثه دوباره پدرش رو از دست می ده وبعد از اون تمام تلاش خودش رو برای غلبه بر مشکلات و سرپرستیه خانواده اش و خواهرهای کوچکترش و حتی برادر بزرگترش می کنه . برای این کار حتی مجبور به ترک تحصیل هم می شه و البته در شغلی قدم می گذاره که یه شغل مردونه محسوب می شه ، اما به خاطر سالهای زیادی که به این کار مشغول بوده تونسته با تلاش زیاد و علاقه ای که به این کار داشته ، تجربه و توانایی بالایی در اون به دست بیاره ، بله این دختر خانم قصه ی ما ، جوشکاره ، اونم نه یه جوشکار معمولی بلکه جوشکار سازنده ی قایق و کشتی . و رویاش اینه که بتونه یه روز یه قایق با دست های خودش بسازه . عاشق دریا و کشتی و قایقه و با اینکه تو این رشته به دانشگاه نرفته تا اونجایی که تونسته گواهی نامه های مختلف برای این کار رو گرفته و به یه جوشکار حرفه ای تبدیل شده ، به طوری که فقط با لمس تیغه ی یه سوراخ کننده می تونه بگه آیا ضخامت تیغه طبق استانداردهای تایید شده هست یا نه . رویایی داره که شاید دست نیافتنی باشه ، اما هست و با وجود داشتنش به این دختر قدرتی می ده که بتونه سختی های این شغل سخت و طاقت فرسا رو تاب بیاره . رویایی که باعث رویارویی اش با حقیقت های پشت پرده ی گذشته اش می شه و توان این روبرویی رو در وجودش به وجود می یاره . رویایی که بهش عشق و خانواده می ده و همه ی این چیزها بهش کمک می کنه که به رویای دست نیافتنی اش دست پیدا کنه . رابطه ی علت و معلولی عجیبیه ، نه ؟
نقد سریال : این سریال با سکانس هایی از یه خانواده ی شاد و خوشبخت که در حال جمع آوریه وسایلشون برای نفل مکان هستند شروع می شه ، خانواده ای شامل پدر ، مادر و یه دختر کوچولوی بانمکه یک ساله که در آغوشه پدرش در حاله بازی و خنده است . و همینطور یه مرد دیگه که مباشر و خدمتکار اون هاست به همراه پسر کوچیکه دو ، سه سالش . اما این آرامش ، آرامش قبل از طوفانه که با صدای تلفن که تو خونه می پیچه از بین می ره و طوفان شروع به وزیدن می کنه . پشت تلفن یکی از دوستان پدره دختر بچه ،یون هاک سو، هست که بهشون خبر می ده باید فورا فرار کنن چراکه سرویس امنیتیهژاپن داره به اون جا حمله می کنه . یون هاک سو هم سراسیمه اطلاعاتی که از اکتشافات خودش و یکی دیگه از دوستانش دستش بوده رو بر می داره و همراه خونوادش فرار می کنه ، اما در میانه ی راه به خاطر اینکه زن و بچش و خدمتکارش و پسر کوچولوش بتونند فرار کنند ، راهش رو از اون ها جدا می کنه ، که بعد از یه مقدار راهی که طی می کنه توسط افراد مسلح و نقابداری محاصره می شه ، که یکدفعه دوستش جانگ دو هیون از راه می رسه و اون رو نجات می ده ، اما وقتی که از همراه داشتنه اطلاعات محرمانه مطمئن می شه ، یون هاک سو رو با شلیک گلوله می کشه . و خدمتکارش رو که شاهد این ماجرا بوده زخمی می کنه و با تهدید جونه بچه اش کاری می کنه که دهنش رو ببنده و از این ماجرا به کسی چیزی نگه . اما این آدم وقاحت رو همین جا تموم نمی کنه و هنوز چند ماه از کشتنه دکتر یون هاک سو نگذشته ، برای اینکه همسر دکتر یون هاک سو که عشق اولش بوده و هنوز هم بهش چشم داشته رو به دست بیاره به پارک گی چول دستور می ده که دختر یون هاک سو رو بکشه و طوری صحنه سازی کنه که انگار تو دریا غرق شده . اما از اون جا که پارک گی چول خودش رو مدیون دکتر یون هاک سو و خانوادش می دونه دلش نمی یاد این کار رو بکنه ، و به جاش دختر بچه که اسمش یون یوجینه رو می بره به یه شهره دیگه و به یکی از دوستانش که تو سربازی باهاش خدمت می کرده و می دونه که ازدواج کرده می سپره و بهش می گه که از این بچه مراقبت کنه و هیچ وقت به اولسان نیاد و مبلغ قابل توجهی هم بهش پول می ده . و این طوری می شه که یون یوجین ، که می تونست یه زندگیه راحت داشته باشه ، تبدیل می شه به چون هه جو که یه زندگیه سراسر سختی در کنار یه نا مادری سخت گیر و سه خواهر و برادر ناتنی داره .که البته فقط به خاطر عشق سرشار و بدون چون و چرا وعمیق پدرش بهش زنده می مونه و سختی ها رو تحمل می کنه .پدری که با اینکه پدر واقعیش نبود نمی گم مثله بچه های خودش ، بلکه چندین برابر بهتر و بیشتر از بچه های خودش دوستش داشت و بهش عشق می ورزید. 12 سال بعد ، چون هه جو تو دوران نوجوونیش ، به دلیله ورشکستگیه پدرش به همراه خانوادش دوباره به اولسان بر می گرده ، به این امید که پدرش بتونه از دوست دوران سربازیش که همون پارک گی چوله یه مقدار پول قرض کنه و بتونن دوباره به زندگیشون یه سر و سامونی بدن . که برگشتشون به اولسان برابر می شه با آشنایی چون هه جو با کانگ سان و پارک چانگ گی و ماجراهایی که در کنار هم پشت سر می گذارند . و اینجوری می شه که زندگیشون و سرنوشتشون دوباره به هم پیوند می خوره . داستان این سریال داستانه ، طمع ، هوس ،کینه،خود برتر بینی ،حسادت و خودخواهیه. هر کدوم از این امیال و احساسات به اندازه ی کافی برای انسان و انسانیت خطرناک هستند ، حالا تصور کنید ، همه ی اون ها در قلب و روح یک نفر جمع شده و فعال بشه ، مطمئنم نمی تونید حتی فکرش رو بکنید که این موضوع ممکنه چه آثار و تبعاتی برای خود اون شخص و البته اطرافیانش داشته باشه . اما با دیدن این سریال می تونید با گوشه ای از آسیب ها و تبعاتش آشنا بشید . و درک کنید که همین احساسات و امیال که تو وجود همه ی ما هست ، اگه مراقبشون نباشیم و اجازه ی رشد و پیشروی بهشون بدیم و اجازه بدیم از حالت تعادل خارج بشن و فکر و ذهنمون رو تحت کنترل خودشون دربیارن ، می تونند ما رو به موجودی تبدیل کنند که باعث بشیم زندگیه خودمون و اطرافیان و عزیزانمون رو نابود کنیم . در این سریال داستان زندگیه چون هه جو و کانگ سان و پارک چانگ گی ، در سه دوره ی زمانیه مختلف زندگیشون روایت می شه ، دوره ی اول دوره ی نوزادی و خردسالیشونه ، دوره ی دوم با یه پرش 12 ساله، دوره ی نوجوونیشونه و دوره ی سوم با یه پرش 15 ساله دوره ی جوونیشونه. در دوره ی اول ما با خانواده هاشون و نوع ارتباطشون با هم آشنا می شیم ، که با رهایی و آرامشه خاصه این دوران برای اون ها همراهه . اما در دوره ی دوم ما با خود این سه بچه و شخصیتشون و مشکلات و سختی هاشون و کمک ها و همراهی هایی که به همدیگه می کنند و البته ارتباط عمیقی که بینشون ایجاد می شه، به طوری که بعد از سال های طولانی نمی تونند همدیگه رو فراموش کنند ، آشنا می شیم .و اما در دوره ی سوم با آرزوها و رویاهاشون و سختی هایی که برای رسیدن به اون ها می کشند، با نابودیه عشقشون و دوباره عاشق شدنشون ، با روبرویی شون با حقیقت اتفاقات گذشته ، و اشتباهات و گناهان پدر و مادرهاشون وآسیب ها و اثراتی که این اشتباهات در زندگیشون و البته روح و روانشون به وجود آورده و میاره، همراه می شیم . این سریال درواقع به این موضوع اشاره می کنه که چطور کوچکترین اشتباهات ما البته به نظر خودمون کوچیک ، اشتباهاتی که ممکنه حتی در گرما گرم زندگی فراموششون کنیم ، روی آینده و زندگیه خودمون و بچه هایی که اکثرا با بی مسئولیتی به این دنیا میاریمشون و ادعا می کنیم عاشقشون هستیم اثرگذاره و ممکنه بعدها قلب و روحشون رو آزار بده و حتی خیلی مواقع مجبورشون بکنه برای حفاظت از ما در برابر همون اشتباهات در بهترین حالت از آرزوها و رویاها و در بدترین حالت از روح و انسانیت خودشون بگذرن. روند سریال بسیار روان و دلپذیر و منطقیه . با اینکه برای بیننده از همون ابتدا تقریبا هیچ رازی باقی نمی مونه ، و از همون قسمت اول متوجه می شه که آدم بده ی داستان کیه و داستان سریال باید بر روی نحوه ی پی بردن شخصیت های اصلی به همون رازهایی که بیننده ازش اطلاع داره تکیه کنه ، اما نویسنده خیلی خوب تونسته بود این روند پرده برداری از رازها برای شخصیت ها رو مدیریت کنه . و تو هر قسمتش تقریبا یه اتفاق جدید که برای پیش برد قصه لازم هست می افته و داستان از تب و تاب نمی افته . و البته در این بین نویسنده سورپرایزها و غافلگیری های عجیبی هم برای بیننده کنار گذاشته ،انگار نویسنده با این کار می خواد به بیننده ها بگه ، فکر نکنید از همه چی خبر دارید . هنوز خیلی چیزها هست که ازشون بی خبرید. که بزرگترینش تو چند قسمت آخر سریال رو نمایی می شه و باید بگم واقعا شوک بزرگی به بیننده وارد می کنه . شخصیت پردازی سریال هم به همون نسبت عالی بود ، شخصیت های سریال رو به شخصه دوست داشتم . چون هه جو با اون شخصیت درخشانش حقیقتا مثل گل رزی که پدرش اون رو بهش تشبیه کرده بود می درخشید. کانگ سان با شخصیت شوخ و خنده رو و در عین حال درد کشیده و تنها و جدی در کارش و قلب پاک و بی آلایش و مهربونش به درخشش شخصیت چون هه جو کمک به سزایی می کنه. پارک چانگ گی با یه شخصیت با اعتماد به نفس ، با هوش که تنها نقطه ی روشن توی زندگیش عشق هه جو هست ، به طوری که فقط با این فکر که باید ازش دست بکشه ،کینه ها و سیاهی هایی که تو قلبش در تمام این سال ها انباشته شده بود ، خودنمایی می کنند و باعث می شن چهره ی جدیدی از خودش به نمایش بگذاره،اون قسمتی که به پدرش می گه : هر اتفاقی بیافته ، می خوام به موقعیتی بالاتر از جانگ دو هیون برسم ، می خوام بالای اون وایسم و خرد شدنش رو ببینم ، و به خاطر انجام این کار هر کاری می کنم ، حتی اگه مجبور بشم با شیطان دست بدم ، حتی اگه مجبور شم خود شیطان بشم ، مطمئن باش هر چیزی که داره رو ازش می گیرم ، فقط صبر کن و ببین. جوری تغییر می کنه که حتی پدرش هم نگران می شه و می ترسه ، اما کینه هاش و حس انتقامجویی اش باعث می شه که جلوش رو نگیره . این موضوع باعث درخشش شخصیت کانگ سان می شه . چرا که هر دوی این شخصیت ها کینه ها و آسیب هایی از افراد یکسانی داشتند و چه بسا آسیب هایی که کانگ سان دیده بود بیشتر و دردناک تر و عمیق تر بود . اما تفاوتشون این بود که پارک چانگ گی اجازه داد این کینه و عداوت کنترل تصمیمات و زندگیش رو به دست بگیره . در حالی که کانگ سان با وجود کینه و قصد انتقام جویی ، هیچ وقت اجازه نداد کینه ها و زخم هاش کنترل رفتار و تصمیماتش رو به دست بگیرند ، این موضوع تو پیشنهاد ازدواج این هوا که البته از طرف خود این هوا بود وجایی که حتی این هوا به این موضوع اشاره می کنه که : تو می خوای انتقام بگیری و شرکت هه پونگ رو برگردونی پس از ازدواج با من برای این کار استفاده کن. کاملا مشهود بود و تصمیمی که در مقابل این پیشنهاد گرفت ، منطقی و البته شدیدا قابل تحسین بود . در کنار این سه شخصیت اصلی باقی شخصیت ها هم عالی پرداخت شده بودند و نقطه ی کور و نا گفته ای تو داستان باقی نگذاشته بودند . البته باید اضافه کنم که انتخاب بازیگرها هم عالی بود همه ی بازیگرها به شدت به نقش هاشون می یومدن. طراحی لباس و صحنه ی سریال رو دوست داشتم . از طراحی لباسی که برای هه جو شده بود هم کاملا راضی بودم . این طراحی کاملا با شغل و موقعیت و البته شخصیت چون هه جو همخوونی داشت . و یه چیز دیگه ی این سریال که واقعا دوستش داشتم پوسترهایی بود که برای سریال درست شده بود به شدت جذاب و دوست داشتنی بودند. و همین طور آرایش مو و چهره ها هم خیلی خوب بود . عاشقانه ی سریال جزء بهترین عاشقانه هایی بود که تو سریال های کره ای دیده بودم . سر هم بندی شده نبود ، مخصوصا عاشقانه ی هه جو و کانگ سان ، اصلا من از این شخصیت کانگ سان به شدت خوشم اومده بود . اینقدر که این بشر آقا و جنتلمن بود . 15 سال یه طرفه عاشق هه جو بود و با اینکه تو این 15 سال هیچ ارتباطی باهاش نداشت احساساتش هیچ وقت و تو هیچ شرایطی تغییر نکردند . طرز تفکر و نگرشش رو دوست داشتم ، مخصوصا نگرشش به عشق و دوست داشتن رو . اینکه اگه کسی رو دوست داری ، و تا زمانی که اون رو دوست داری ، نباید به خاطر هیچ دلیل قانع کننده یا غیر قانع کننده ای کس دیگه ای رو به زندگیت راه بدی . چرا که با این کارت هم باعث عذاب خودت می شی و هم اون شخص سوم . و اینکه هر کسی مسئول احساسات خودشه ، اگر کسی رو دوست داری نباید مسئولیت این احساس رو به دوش طرف مقابلت بگذاری . بلکه همونجور که این احساس رو خودت شروع کردی ، خودت هم باید مدیریتش کنی ، حتی اگه اون شخص دوستت نداشته باشه . باید بتونی مسئولیت خودت و احساساتت رو بپذیری . اینقدر از این شخصیت های آویزون تو سریال ها بدم می یاد که به هر طریقی می خوان خودشون و احساساتشون رو به طرف مقابلشون تحمیل کنند. اما کانگ سان اینطور نبود ، هیچ وقت از عشق هه جو دست نکشید اما در کنارش هیچ وقت هم خودش رو و احساساتش رو به هه جو تحمیل نکرد . و تا زمانیکه هه جو خودش نخواست فقط به عنوان یه دوست کنارش موند . نویسنده روند پایان یه عشق و شروع یه عشق جدید رو خیلی خوب پردازش کرده بود . و باید برای این موضوع بهش آفرین گفت .
نکات مثبت : یه موردی که من تو این سریال دیدم و به شدت خوشم اومد این بود که چون هه جو با وجود سختی هایی که تو زندگی برای در آوردن پول می کشید ، برای در آوردن پول هیچ وقت سراغ کارهای نادرست و ناشایست نرفت . چیزی که من تو خیلی از سریال های کره ای دیدم و اون اینه که تا یه کم به دختره فشار می یاد و کفگیرشون به ته دیگ می خوره اولین راه حلی که به نظرش می رسه برای پول در آوردن اینه که خود فروشی و تن فروشی کنه . انگار که تنها راه پول در آوردن برای خانم ها همینه . اما تو این سریال این طور نبود ، و چون هه جو نه تنها خودش این کار رو انجام نمی داد بلکه مراقب بود که خواهرهاش هم به این راه کشیده نشند و خودشون و زیبایی شون رو به حراج نگذارند . و نشون داد که یه خانم هم می تونه با همه ی سختی هاش راهی درست که متناسب با علاقه و استعدادش باشه رو برای پول در آوردن پیدا کنه . و اینکه تنها چیزی که یه زن داره جنسیتش و زیبایی های ظاهریش نیست . بلکه توانایی ها و استعدادهای بالقوه ی زیادی تو وجود یه انسان چه زن و چه مرد وجود داره ، فقط باید اون رو پیدا و تقویتش کنه . و یکی از نقاط قوت دیگه این سریال این بود که جوون های توی سریال هر کدوم رویا و هدفی تو زندگی داشتند و برای رسیدن به اون رویا و هدف تا آخر تلاش و مبارزه کردند .که به نظرم یکی از نکات آموزنده اش هم بود ، این که هیچ وقت ناامید نشیم و همیشه به تلاش برای رسیدن به آرزوهامون ادامه بدیم ، هرچقدر هم که آرزوهامون از نظر دیگران غیر ممکن و نرسیدنی باشند، چون فقط در این صورته که در آینده می تونیم بدون حسرت یا پشیمونی وحتی با افتخار و غرور به گذشته امون نگاه کنیم و به سمت آینده ای روشن و شاد و بدون حسرت زندگی و حرکت کنیم . و یه چیز دیگه که فکر می کنم تو این سریال سعی شده بود بهش اشاره بشه ، ارزش وجودی یه خانم بود ، که تو نامه ای که دکتر یون هاک سو برای یوجین نوشته بود نمود پیدا می کرد . اینکه تو اون نامه به هه جو عنوان ملکه ی ماه می درخشان اطلاق شده بود برای من به عنوان یه دختر فوق العاده شیرین و دوست داشتنی و پر از معانی عمیق بود . چرا که به نظر من نه تنها خودم بلکه همه ی دختران و زنان دنیا ارزشی برابر با ارزش یک ملکه رو دارا هستند . ارزشی که ابتدائا خودمون باید بهش باور داشته باشیم و بعد از اون انتظار داشته باشیم که بقیه هم به این باور برسند . هر دختری که به دنیا می یاد ملکه ایه که پا به این دنیا می گذاره ، و هر پسری که به دنیا می یاد پادشاهیه که به دنیا می یاد ، مگر نه اینکه خداوند حکومت بر روی زمین رو برای ما به ارث گذاشته . امیدوارم این فکر که لازمه ی ملکه و پادشاه بودن ثروته رو از درون قلب و ذهنمون ریشه کن کنیم و این باور که لازمه ی ملکه و پادشاه بودن انسانیته رو درونمون پرورش بدیم . امیدوارم هممون نوع نگاهمون رو به خودمون و دخترانمون و البته پسرانمون تغییر و ارتقا بدیم و هم به خودمون و هم به دخترانمون به مانند یه ملکه نگاه کنیم و مانند یه ملکه رفتار کنیم ، تا بلکه بتونیم کاری کنیم که کل دنیا به ما و دخترانمون مثل یه ملکه نگاه کنند و به مانند یک ملکه رفتار کنند و نه کمتر از اون . شاید این موضوع از نظر خیلی ها یه رویای دور و دراز و دست نیافتنی باشه ، اما یه رویا هر چقدر هم دست نیافتنی ، هنوز هم یه رویاست و رویاها از نظر من قدرتمندتر از اون چیزی هستند که به نظر می رسند و ممکنه که یه روزی تبدیل به هدفی برای زندگیمون بشه . هر چند دنیایی که الآن توش زندگی می کنیم ، روی همین رویاهای خنده دار و دست نیافتنی دیگرانی که الآن به نام دانشمند و نویسنده و نظریه پردازهای بزرگ می شناسیم ساخته شده . امیدوارم هممون یه همچین رویاهایی تو قلب و ذهنمون داشته باشیم و روزی قدرت و اعتماد به نفس به دنبالشون رفتن رو پیدا کنیم .
نکات منفی : نکته ی منفی که به ذهنم برسه ، وجود نداشت . به غیر از این که موسیقی متن سریال به بعضی از صحنه هاش نمی یومد . اما خوب با توجه به این موضوع که این سریال مال 6 سال پیشه می شه بهش ارفاق کرد.
بازی بازیگران : همه ی بازیگرهاش عالی بودند . خیلی خوب تونسته بودند با نقش هاشون ارتباط برقرار کنند . هان جی هه تو نقش چون هه جو ، عالی بود ، کسایی که بازی این خانم رو تو سریال فراتر از ابرها دیدند و از بازیش خوششون اومده باید بگم که تو این سریال هم با یه بازی خوب دیگه از این بازیگر طرف هستیم و البته یکی از بازیگرهای زن مورد علاقه ی خود من هم هست .کیم جه وون که معرکه بود ، من برای اولین بار بازی این آقا رو تو این سریال دیدم و بعد از اون طرفدار پر و پا قرصش شدم ، و به کسایی که از بازیش تو این سریال خوششون اومده سریال های دیگه اش رو هم پیشنهاد می کنم ، مثل سریال رسوایی ، می تونی صدای قلبمو بشنوی ؟ ، پدر مراقبت هستم و یه سریال در حال پخش هم داره به نام بذار معرفیت کنم . بازیگر نقش پارک چانگ گی هم بازی خوبی از خودش به نمایش گذاشته بود ، البته من فقط همین یه سریال رو از ایشون دیدم به همین دلیل درباره ی باقی کارهاش نمی تونم نظر چندانی بدم . بازیگرهای دیگه اش هم به همین نسبت عالی بودند . مخصوصا بازیگر نقش مادر واقعیه هه جو ، یانگ می کیونگ، عالی بازی کرده بود ، صحنه هایی که گریه می کرد ، اصلا یه چیزی بود برای خودش . من همه اش با خودم فکر می کردم این زن چقدر اشک داره آخه ؟چشم هاش خشک نشدن اینقدر گریه کرد؟ بازیگرهای نوجوون سریال هم واقعا عالی بودند ، من که واقعا دوستشون داشتم .
سکانس مورد علاقه :
-سکانسی که مادر واقعیه هه جو فهمیده بود ، هه جو دختر واقعیشه و اینکه این حقیقت رو ایلمون پسر شوهرش ازش مخفی کرده . عکس العمل هاش در برابر ایلمون عالی بود . -سکانسی که هه جو فهمیده مادر واقعیش کیه و ، اتفاقی مادرش رو لب دریا می بینه که دیگه از پیدا کردن یوجین دخترش ناامید شده و برای دور انداختن یه لنگ کفشی که از بچگی یوجین براش باقی مونده بود اومده بود لب دریا ، اون سکانس و دیالوگ هاش رو واقعا دوست داشتم .
دیالوگ مورد علاقه : -وقتی یه قایق می بینم که امواج رو می شکافه ، منم نسبت به زندگی شجاع تر می شم. - خیلی خوب می شد که آدم ها هم بتونن همین کار رو کنن. - چه کار ؟ - مثل این پروانه که حتی با سونامی هم تکون نمی خوره ، دلم می خواست آدم ها هم بتونن مسیرشون رو ادامه بدن . حتی اگه شکسته یا خورد هم بشن ، دلم می خواد هیچ دردی نداشته باشن. - یوجین وقتی بزرگ بشی خوشگل ترین دختر روی زمین میشی. به درخشندگیه گلهای رز ماه می ، برای اینکه مثل یه ملکه بزرگ بشی ، وقتی به دنیا اومدی بیشتر تلاش می کنم . دنیا خیلی خشنه ، ولی تو خیلی درخشان و زیبا می شی . مطمئنم وقتی تو می خندی دنیا درخشان تر می شه . و تو جاده ای که تو قدم بر می داری اون جا پر از چراغ های روشن می شه . یوجین عزیز من که خیلی خوشگل و نازه و به خاطر اون پدرش دوباره امیدش رو به دست آورد ، تا زمانی که زنده ای وقتی که زندگیت سخت و ناراحت کننده می شه ، این نامه که پدرت برات نوشته رو به خاطر بیار ، اینجوری امید همیشه باهاته . تو ملکه ی ماه می درخشان منی .
آهنگ های سریال : آهنگ هاش در حد متوسط بودند . معناش و ریتمش رو دوست داشتم اما مشکل این بود که تقریبا تو همه ی صحنه ها از همین یکی ، دو آهنگ استفاده می شد.
پایان سریال : پایان سریال به شدت عالی و منطقی بود . و همه به اون چیزی که لیاقتش رو داشتند رسیدند. پایانش برای من خیلی خیلی رضایت بخش بود . و کلا ازش لذت بردم . این سریال اولین سریالی بود که من تو ژانر انتقامی ، خانوادگی دیدم و باید بگم باتمام وجودم دوستش داشتم و دارم ، اصلا وقتی بحث سریال ملکه می میشه من نمی تونم خودم و کنترل کنم و دلم ضعف نره از بس که دوستش داشتم و دارم . در کل به نظرم سریال فوق العاده ایه من که خودم تا حالا چند بار دیدمش . با اینکه تعداد قسمت های بالایی داره به نظرم ، به شدت ارزش دیدن رو داره و به همون شدت هم به بقیه بیننده ها برای دیدن توصیه اش می کنم در پایان به این سریال از 10 ، 9.5 می دم و به همه ی کسایی که به ژانر خانوادگی ، انتقامی ، عاشقانه ، ملودرام علاقه دارند توصیه ی اکید می کنم و مطمئنم که از دیدینش نا امید نمی شن. تعداد بازدید از این مطلب: 236
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید
|
درباره نقد کره بهترین سریال های کره ای آمار وب سایت:
آرشیو مطالب مطالب پر بازدید |